فاطمه محیا فاطمه محیا ، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 10 سال و 13 روز سن داره

قدر تو را می دانم متولد قدر

تصمیم سخت+نمونه سوالات احتمالی شما از من در اینده در ارتباط با ان

دختر گلم نفس مامان : این یک ماه درگیری شدید ذهنی برای کار کردنم دارم در دوراهی بدی گیر کرده ام از یک طرف بابایی وتو واز طرف دیگر اینده شغلی ام. می دانی من تا حالا صبر کرده بودم تا شما بزرگ شوی وبروی مدرسه بعد سر کار بروم اما من فقط به صبحها فکر می کردم حتی ازمون استخدامی هم که دادم فقط درمانگاه را انتخاب کردم تا صبحها کار کنم اما یک دفعه وسط کار گفتند انهایی که در بهداشت قبول شده اند را ما ،در درمان یعنی بیمارستان استخدام می کنیم.که ان هم شیفتی است وعصر وشب هم دارد اما من دوست ندارم به خاطر کار م ،تو وبابایی به سختی بیفتید.مامان فاطی وبابا امیر شدیدا مخالفند خاله هم که گفته تابستان که کارم سبکتر شود کمکم می دهد .بابایی هم که می گوید زحمت خو...
24 آبان 1391

کد 72 تن چه بود؟

عزیز دل مامان: به برکت دانش اموز شدن شما ،ما هم پس از سالیان دراز نیمکت نشین شدیم(منظورم نوع فوتبالی اش نیست)در جلسه مادران مدرسه شما ،گاهی جلسات پایه ای هم هست که هر مادری باید در کلاس فرزندش حضور داشته باشد تا از نزدیک شاهد نحوه اموزشها باشد امروز هم از ان روزها بود ووقتی به کلاست امدم وهمراه بقیه همکلاسی هایت پشت نیمکت نشستم دوباره حس تازه شدن به من دست داد شدم مثل یک گل که پس از ابیاری دوباره با طراوت میشود. در کلاس امروز با یاد گیری عربی وزبانت همراه بودم .چقدر زیبا بود وقتی دیدم در هر کلاسی تماما به همان زبان صحبت میشود ونباید فارسی صحبت می کردید. این به مکالمه ات در اینده خیلی کمک می کند.چیزی که در همه جا رعایت نمیشود.دردرس زبان ب...
20 آبان 1391

در جشنواره بازی چه گذشت؟

دختر گلم: امروز مدرسه تان با حضور مامانهای پیش دبستانی و اول جشنواره بازی برگزار کرده بود .قبل از برگزاری به مامانها دستورات لازم و اهداف جلسه گفته شد. این که ما هم باید مثل شما ها کوچک شویم و وارد دنیای زیبای کودکی شویم. هر گروه شامل دو تا مامان با دخترشان بود.من وتو هم با حنانه هم گروه بودیم.محل ان در نمازخانه بود. وارد که شدیم روی هر میزی یک بازی مخصوص بود که از این قرارند: اولین ان نخ کردن سوزن با اندازه های مختلف بود وتو توانستی در زمان کوتاهی این کار را انجام دهی.حتی دو تا نخ را از یک سوزن رد کردی .امتیازها با دادن دکمه های رنگی بود هر چه در زمان کمتری انجام میشد دکمه بیشتری می گرفتیم. بعد به سراغ بازی زبان وبعد عربی رفتیم. &...
10 آبان 1391
1